فصل های زندگی من

۴۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

۲۹
اسفند

متن آهنگ بغض یعنی از یاس و آمین

بغض یعنی دردایی که رسیدن دیگه رسیدن به گلوت

بغض یعنی تنهایی و نمونده دیگه هیشکی پهلوت

بغض بغض

برای دیدن ادامه مطلب به ادامه متن مراجعه کنید

 

بغض یعنی دردایی که رسیدن دیگه رسیدن به گلوت

بغض یعنی تنهایی و نمونده دیگه هیشکی پهلوت

بغض بغض

بغض یعنی که غرورت نذاره بریزن اشکات

بغض یعنی حرفایی که خشک شدن پشت لبهات

بغض بغض

بغض یعنی شبهای تنهایی و خرابی

بغض یعنی فکرو خیالش نذاره بخوابی

بغض یعنی جز رفتن دیگه هیچ راهی نداری

بغض یعنی که هنوزم اونو دوسش داری

بغض یعنی خنده های ساختگی

شکنجت بکننو نتونی آخ بگی

همه منتظرن یه جایی گاف بدی

بکوبنت زمین که فردا نتونی راه بری

بغض یعنی یه برحان پنهان 

برم کنسرت ولی به عنوان مهمان

بغض یعنی پا به سن بذارم بازم نمیتونم تو ایران پا به سن بذارم

انگار واسه بالا رفتن وجود داره یه راه

بمال ولی خدا غرور داده به ما 

چرا بعد این همه بدو بدو آخرشم رسیدی فرودگاه امام

بغض یه زنگه مرد ساکته

یه دستت پاسته یه دستت ساکته

کی تو اون لحظه قادر به درک حالته

هیشکی بغض لحظه ترک خاکته

نگو بی ملاحظه ست نگو بی ادبه

چونکه بعضی وقتا بعضی حرفا میطلبه

مهم اینه که دلت رو به یه دنیای واقعی قرص کردی

آدم بیدار حقیقت رو دید

بغض یعنی یه فرزند تو دار با یه لبخند روکار

که از درون شکسته شده با طومار حرف

تو یه خونه ای یه دم جنگو طوفان

بعد همه خسته شدون پدر رفته تو حال

جا انداختو خوابید

خومه پادگانه فردا مامان زجه زنان توی دادگاه

صداش گرفته دل شکسته حنجره خشک

طلاق این کلمه روح بچه رو کشت

بغض یعنی دروغ بوده حس تو به من

مفصله قصش گذاشتم ورس دو بگم

وقتی اون کسی که میخاستی نداری دیگه پیشت

حرف نگفتت درد نهفتت رو همیشه بغض

بغض یعنی حسرت اون چیزایی که نداشتی

بغض یعنی هیچ وقت نشد اون جوری که میخاستی

بغض بغض

بغض یعنی ضخمایی که جامونده از رفیقت

بغض یعنی خوب نشه دیگه این درد عمیقت

بغض بغض

همه از غریبه خوردن ولی من ازخودی

تویی که میخاستی هر زمان که حوس کنی

با تقعیرا و تخریبتات منو تو قفس کنی

پس این که من هستم تو ساختی نگو عوض شدی

نمیتونی بگی عوض شد نسبت به تو رفتارم

از دورو برو اطرافیات بپرس دربارم

وقتی من پات وایسادم بدون حق دارم

ولی کسی پای من واینستاد به جز شلوارم

من حلقه تو دستت خواستم از ته دلمو

تو میخاستی بزنی همون حلقه رو به گوشم

میخاستی برات لباس برده رو بپوسم

تو از همونا بودی که فقط میخان قلبم رو بدوشن

قصه از اونجا با مزده شد که از ما خسته شد

تا دلم وابسته شد درا های وا(باز) بسته شد

یاد و خاطره هات کلمه های با ارزش شد

کنار همدیگه جمع کرد رو کاغ نشوند

ولی این روزا نمیموننو میگذرن

یه روزی باز صدای خنده هامو همه میشنون

یه روز که من تنها بالامو اونا در جا میزنن

فردا هرجا میپرم با ده تا از ما تیک زدن

ولی تو تنها دلیل آشتیم بودی با دنیا

تو اون کسی که خواستی بودی

تورو خودم دیدم  تو ام کاشتیم بودی با من

تو تنها دونه ای که کاشتیم بودی

داشتیم لوتی؟من بد عادتت کردم نه؟

رفتی همه جا گفتی من آدمش کردم؟

غلط خان با دوتا کار شدی طلبکار؟

من که صد برابر حال دادم تبهکار

بذار دستت تو هم تو این رابطه رو بشه

میدونی اون که تو این جمع ساکته تو چشه

یکی هم پیدا میشه که بهت نخ بده؟

که بشینی بعد من یه جوری بد بگی که طرف بهت حق بده؟

ببین این نخا مثل نخ دندونه 

واسه اونا همه چی یه شب گرمه فردا یخ بندونه

خلاصه اینم آخرین ورسم

به روم نیار تو دلت بگو آفرین پسر

  • سارا بانو
۲۹
اسفند

یه قایق شکسته بدون بادبانم 

میان این تلاطم رو به فردا روانم 

از تو چه پنهون خدا یه کم دلم گرفته 

از اون که فکر می کردم دل به سفر نبسته 

دستامو ول کرد اون من و تنها گذاشت 

کاش که بره خداجون همون جا که دوست می داشت 

می خوام بره همون جا که صبح تا شب باهاشه 

پیش همون آدمی که رفیق خنده هاشه 

سراغ من نیاد باز حال از دلم نپرسه 

دیگه طاقت ندارم که دستام باز بلرزه 

می خوام بخوابم خدا تو دستامو بگیری 

شاید که اروم بشه دلم از این اسیری 

.سارا.


  • سارا بانو
۲۷
اسفند
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • سارا بانو
۲۵
اسفند
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • سارا بانو
۱۴
اسفند
ساعت نزدیکای پنج صبحه و من از حدودا یک نیمه شب بیدارم ... دلیل این بی خوابی ها شاید طپش قلبم باشه یا فکر و خیال و نابسامانی های روحی و ذهنی و جسمی ...در هر حال خودمو با خوندن کتاب و نگاه کردن فیلم وحشتناک mam سرگرم کردم البته این فیلم  رو یه بار با زهرا اینا تهران نگاه کردیم یادش بخیر....
اومدم اینجا تا بگم شاید ... شاید فعلا این آخرین پستی که اینجا می زارم ... دلیلش رو نمی دونم ولی خوب باید از هر چیزی که بهم استرس وارد می کنه دور باشم دنیایی مجازی  و نوشتن توی وبلاگ ... جاهایی که منو ناراحت می کنه در هر حال سعی می کنم کمتر از گذشته برم و بیشتر توی یه دفتر بنویسم شاید اینطوری بیشتر بتونم خودمو تخلیه کنم .... یه خورده ای دور  خودمو شلوغ کردم کار و کار ... صبح ها پیش نی نی و بعد ازظهر ها هم آرایشگاه .... از یه جهت خوبه ولی از یه جهت تا برسم خونه حدودا هشت رب هشت و نیمه البته الان ولی روزهای نزدیک عید بیشتر طول می کشه و احتمال بار کاری بیشتری رو تحمل باید کنم .... از دیروز خوردن پرانول رو شروع کردم می گن چند روری تا اثرش رو نشون بده طول می کشه نمی دونم .... احساس ضعف زیادی توی معدم می کنم واسه هم یه خورده کمپوت گوشت گذاشتم تا صبح آماده شه و فردا عسل تهیه کنم ...بگذریم...
فک کنم فعلا واسه آخرین پست کافی باشه ... امیدوارم زودتر از چهارده سیزده روز دیگه بتونم به اینجا سر بزنم .... دلم می خواد بتونم بخوابم 
  • سارا بانو
۱۲
اسفند

متن آهنگ محسن یگانه بهت قول میدم

خودت میخوای بری خاطره شی اما دلت میسوزه

تظاهر میکنی عاشقمی این بازی هر روزت

نترس تا دم دم رفتن همش دلشور میگره

دو روز بگزره این دلشورها از خاطرت میره

بهت قول میدم سخت نیست لااقل برای تو

راحت باش دورم از تو و دنیایه تو راحت باش

هیچ کس نمیاد جایه تو

دلشوره دارم من واسه فردایه تو

بهت قول میدم سخت نیست لااقل برای تو

راحت باش دورم از تو و دنیایه تو راحت باش

دانلود آهنگ محسن یگانه بهت قول میدم

هیچ کس نمیاد جایه تو دلشوره دارم من واسه فردایه تو

از عشق هر چیزی که میشناسمو از من گرفتی

تو باقی مونده احساسمو از من گرفتی

میخوای من باشیو یادت بره مایی وجود داره

خودت آمادیه رفتنی ترست نمیزاره

اصلا نترس راحت برو بی من

هیچکی به جز تو منو یادش نیست

فکر کردی کی از من خبر داره

راحت برو هیچکی حواسش نیست

بهت قول میدم سخت نیست لااقل برای تو

راحت باش دورم از تو و دنیایه تو راحت باش

هیچ کس نمیاد جایه تو

دلشوره دارم من واسه فردایه تو

بهت قول میدم سخت نیست لااقل برای تو

راحت باش دورم از تو و دنیایه تو راحت باش

هیچ کس نمیاد جایه تو دلشوره دارم من واسه فردایه تو

مسیر رو به رو با هم یکی ولی مقصد جدایه..برو

  • سارا بانو
۱۲
اسفند


گاهی نه آشنا دردت رامیفهمد..!


نه حتی صمیمی ترین دوست..!


گاهی باید تنهایی...


دردرا فهمید...


تنهایی،خلوت کرد...


تنهایی آرام شد...


وتنهایی خدامیداند.


چه میگذرد دردلت...!



  • سارا بانو
۱۲
اسفند


گاهی دلمان گرفت ازآنهایی که در دلمان بودند.....

از حرفهایی که شنیدیم ......

ازهنرکنایه زدنشان.

ازحرفهایی که زدند و نتوانستیم جواب بدهیم..

نه اینکه بلد نبودیم انگار چیزی در قلبمان

نمی گذاشت..

چیزی به اسم حرمت مادرم 

دلمان  گرفت از مـعـرفـتــــــــــشـان  

  • سارا بانو
۱۰
اسفند
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • سارا بانو
۱۰
اسفند

زندگی نقطه سر خط …. بی وفایی شده عادت 
تو نوشته بودی دیدار …. سه تا نقطه , به قیامت 
زندگی نقطه سر خط … تلگرافی شده نامه ت
قلبمو مچاله کردی …. لای نقطه چین نامه ت 
عزیزم نقطه ته خط …. برو با خیال راحت
به تو تقدیم این ترانه … عوض جواب نامه ت 
زندگی , نقطه سر خط…. برو با خیال راحت 
به تو تقدیم این ترانه … به جای جواب نامه ت
با سی و دو حرف دلگیر … مختصر مفید و ساده
گفتی که سایه ی عشقت… از سرم خیلی زیاده
زیر درد و خط کشیدی …. ضربدر زدی رو اسمم
تا بدونم که به عشقت … تا که جون دارم تلسمم
عزیزم نقطه ته خط … برو با خیال راحت
به تو تقدیم این ترانه …. عوض جواب نامه ت
روی یک کاغذ بی خط …. حرفای خسته به نوبت
رویسرزمین نامه ت …. حرف “ت” کرده قیامت
“ت” مثل تو , مثل تردید … “ت” مثل آخر طاقت
مثل تنهایی , مثل تب …. مثل آخر خیانـــــــــت
عزیزم نقطه ته خط … برو با خیال راحت
به تو تقدیم این ترانه …. عوض جواب نامه ت

  • سارا بانو