فصل های زندگی من

۴۳ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

۱۰
اسفند

متن آهنگ ماهگرد حلقه ها:

طعم تلخ دوریامون سختی و صبوریامون

همه هیچن پیش پای عشق پاک و بی ریا مون

وقتی از ستاره دوری حتی وقتی سوت و کوری

وقتی از تو خاطرات عاشقی هم بی عبوری

گره گرم نگامون ، نرمیه لبخنده هامون

لهن عاشق صدامون ، لحظه لحظه قصه هامون

سو سوی ستارهامون ، چشم از دوری جدامون

یادمون میاره روزه ، ماه گرده حلقه هامون

می دونم تلخم و تندم می دونم بدیم زیاده

اما این و هم می دونم که خدا تو رو یه هدیه به من دیوونه داده

می دونم لج باز و قُدّم ، گاهی هم بی حس و چوبی

اما اینو هم می دونم با تموم این بدی ها که چقدر عزیز و خوبی

می خوام این رسم قشنگ ناب عاشقانه هامون

تا ابد تا لحظه ی مرگ تا سکوت قصه هامون

بمونه بین من و تو ، هک بشه تو لحظه هامون

رسم زیبا و عزیز ماهگرد حلقه هامون

 دانلود آهنگ زیبا و شنیدنی از رضا صادقی با نام ماهگرد حلقه ها

  • سارا بانو
۱۰
اسفند

تیک تاک ساعت و صدای برخورد بارون با زمین گوشهامو تیز می کنم تا بهتر بشنوم ... کنار پنجره ... نسیم خنک ....به بیرون خیره شدم دور و برم پر از فکرای جورواجوره که مثل یه لباس کثیفن .. دلم می خواد بذارمشون زیر بارون تا خیس بشن و کم رنگ شایدم پاک پاک ...

وقتی قطرات بارون رو دست هام حس می کنم انگار دارن منو قلقلک می دن چقدر مرطوب خنک ....

دلم می خواست بدون چتر می رفتم زیر بارون تا خیس خیس شم و خنک .... سرم مثل کوره اتیش داغ داغه ... دلم نوازش می خواد نوازش بارون نوازش دست های بی منت .....

کاش الان ماشینم رو داشتم با چندتا آهنگ دلچسب همون هایی که خودم عاشقشونم می زدم توی جاده یه جایی دور از همه .... مثل قبلن ها ..پر از رویاهای تو سرم ... دست توی دست شونه به شونه زیر بارون ... گاهی فکر می کنم رویاها رویان هیچ وقت مثل واقعیت نمی شن یعنی قشنگیشون به رویا بودنشونه . یادش بخیر منو اون پراید قدیمی و بالا و پایین زدن توی شب و اتوبان واون روز نیمه ابری توی جاده امیریه و آهنگ  اون بیرون انگار هنوز بارونه ...

نفس عمیق می کشم  آه دلم برای اون روزها تنگ شده ... چقدر دست و پام بسته شده ... کار و دویدن و دویدن ..

حالا منم و پنجره و بارون و یاداشت و این دختره که با اون چشای گرد و خوابالوش و موهاش که همه توی صورتش ریختن داره از دور بهم نگاه می کنه ....

چقدر حس مادر بودن خوبه .... حسی که هنوز نتونستم تجربه اش کنم ....


  • سارا بانو
۱۰
اسفند
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • سارا بانو
۱۰
اسفند


ساکتم ...                           


ساکت!!!

اما پرم  از حرفهای تلخ ...

پر از رمز و راز ...

و امروز پس از سالها احساس می کنم فهمیدم ...!

فهمیدم وقتی کسی حرفهایت را نمی فهمد ...

باید در سکوت آرام و بیصدا سوخت !!!

باید رها کرد.... 

باید رفت...


اینها دلتنگیست نه پشیمانی 


  • سارا بانو
۱۰
اسفند


ﺣﺴﺎﺩت میکنم

ﮔﺎهی...

ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶِ ﻋﻤـــــﯿﻖِ یک سنگ

ﭼــــــﻘﺪﺭ ﺧﯿﺎﻟﺶ ﺁﺳﻮﺩﻩ ﺍست،

ﭼـــــﻘﺪﺭ

 ﺗﺤﻤﻞِ ﺳﮑﻮﺗﺶ ﻃﻮﻻﻧــــــی است,

ﺍﯾﻦ ﺭﻭزﻫﺎ...

ﺣﺎﻟــم 

ﻫﻤـــﭽﻮﻥ ﺩﺍﯾﺮﻩ ﺍی می ﻣﺎند 

ﮐﻪ ﻫـــــــــﯿﭻ

ﮔﻮﺷﻪ ﺍی ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺩﻧﺞ نیست

  • سارا بانو
۱۰
اسفند

کم طاقتی


عادت آنروزهایت بود


این روزها


برای گرفتن خبری از من


عجب صبور شده ای...!

  • سارا بانو
۰۹
اسفند


گاهی بادویدن

برای رسیدن به کسی،


نفسی برای ماندن 

درکناراونخواهی داشت،


پس باکسی بمان

که نصف راه رابه سمتت دویده باشد...

  • سارا بانو
۰۹
اسفند

چقدر
کم تـــوقع شده ام
نـه آغوشت را میـــخواهم
نـه یک بوسه
نـه دیگر بودنت را
همین که بیایی
از کنارم رد شوی کافیست
مــــــرا به آرامش میرساند
حتی اصطحکاک ســایه هایمان ...


زمانه است دیگر ......

  • سارا بانو
۰۹
اسفند
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
  • سارا بانو
۰۹
اسفند


کنارم نیستی اما


در من "تو"یی هست که

صبح ها با من از بستر برمی خیزد

و

روزها سایه وار همراهیم می کند



کنارم نیستی اما


در من "تو"یی هست که 

غروب ها 

اندوه تنهایی ام را نظاره می کند

و

شب ها 

تمام دهلیزهای خوابهایم را قدم می زند


کنارم نیستی 

اما...

  • سارا بانو