فصل های زندگی من

من و اهنگ و امسال

شنبه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۵۹ ق.ظ

متن آهنگ بغض یعنی از یاس و آمین

بغض یعنی دردایی که رسیدن دیگه رسیدن به گلوت

بغض یعنی تنهایی و نمونده دیگه هیشکی پهلوت

بغض بغض

برای دیدن ادامه مطلب به ادامه متن مراجعه کنید

 

بغض یعنی دردایی که رسیدن دیگه رسیدن به گلوت

بغض یعنی تنهایی و نمونده دیگه هیشکی پهلوت

بغض بغض

بغض یعنی که غرورت نذاره بریزن اشکات

بغض یعنی حرفایی که خشک شدن پشت لبهات

بغض بغض

بغض یعنی شبهای تنهایی و خرابی

بغض یعنی فکرو خیالش نذاره بخوابی

بغض یعنی جز رفتن دیگه هیچ راهی نداری

بغض یعنی که هنوزم اونو دوسش داری

بغض یعنی خنده های ساختگی

شکنجت بکننو نتونی آخ بگی

همه منتظرن یه جایی گاف بدی

بکوبنت زمین که فردا نتونی راه بری

بغض یعنی یه برحان پنهان 

برم کنسرت ولی به عنوان مهمان

بغض یعنی پا به سن بذارم بازم نمیتونم تو ایران پا به سن بذارم

انگار واسه بالا رفتن وجود داره یه راه

بمال ولی خدا غرور داده به ما 

چرا بعد این همه بدو بدو آخرشم رسیدی فرودگاه امام

بغض یه زنگه مرد ساکته

یه دستت پاسته یه دستت ساکته

کی تو اون لحظه قادر به درک حالته

هیشکی بغض لحظه ترک خاکته

نگو بی ملاحظه ست نگو بی ادبه

چونکه بعضی وقتا بعضی حرفا میطلبه

مهم اینه که دلت رو به یه دنیای واقعی قرص کردی

آدم بیدار حقیقت رو دید

بغض یعنی یه فرزند تو دار با یه لبخند روکار

که از درون شکسته شده با طومار حرف

تو یه خونه ای یه دم جنگو طوفان

بعد همه خسته شدون پدر رفته تو حال

جا انداختو خوابید

خومه پادگانه فردا مامان زجه زنان توی دادگاه

صداش گرفته دل شکسته حنجره خشک

طلاق این کلمه روح بچه رو کشت

بغض یعنی دروغ بوده حس تو به من

مفصله قصش گذاشتم ورس دو بگم

وقتی اون کسی که میخاستی نداری دیگه پیشت

حرف نگفتت درد نهفتت رو همیشه بغض

بغض یعنی حسرت اون چیزایی که نداشتی

بغض یعنی هیچ وقت نشد اون جوری که میخاستی

بغض بغض

بغض یعنی ضخمایی که جامونده از رفیقت

بغض یعنی خوب نشه دیگه این درد عمیقت

بغض بغض

همه از غریبه خوردن ولی من ازخودی

تویی که میخاستی هر زمان که حوس کنی

با تقعیرا و تخریبتات منو تو قفس کنی

پس این که من هستم تو ساختی نگو عوض شدی

نمیتونی بگی عوض شد نسبت به تو رفتارم

از دورو برو اطرافیات بپرس دربارم

وقتی من پات وایسادم بدون حق دارم

ولی کسی پای من واینستاد به جز شلوارم

من حلقه تو دستت خواستم از ته دلمو

تو میخاستی بزنی همون حلقه رو به گوشم

میخاستی برات لباس برده رو بپوسم

تو از همونا بودی که فقط میخان قلبم رو بدوشن

قصه از اونجا با مزده شد که از ما خسته شد

تا دلم وابسته شد درا های وا(باز) بسته شد

یاد و خاطره هات کلمه های با ارزش شد

کنار همدیگه جمع کرد رو کاغ نشوند

ولی این روزا نمیموننو میگذرن

یه روزی باز صدای خنده هامو همه میشنون

یه روز که من تنها بالامو اونا در جا میزنن

فردا هرجا میپرم با ده تا از ما تیک زدن

ولی تو تنها دلیل آشتیم بودی با دنیا

تو اون کسی که خواستی بودی

تورو خودم دیدم  تو ام کاشتیم بودی با من

تو تنها دونه ای که کاشتیم بودی

داشتیم لوتی؟من بد عادتت کردم نه؟

رفتی همه جا گفتی من آدمش کردم؟

غلط خان با دوتا کار شدی طلبکار؟

من که صد برابر حال دادم تبهکار

بذار دستت تو هم تو این رابطه رو بشه

میدونی اون که تو این جمع ساکته تو چشه

یکی هم پیدا میشه که بهت نخ بده؟

که بشینی بعد من یه جوری بد بگی که طرف بهت حق بده؟

ببین این نخا مثل نخ دندونه 

واسه اونا همه چی یه شب گرمه فردا یخ بندونه

خلاصه اینم آخرین ورسم

به روم نیار تو دلت بگو آفرین پسر

  • ۹۴/۱۲/۲۹
  • سارا بانو